مقاله در مورد سعدی شیرازی گـــــــــــــــــــــرافیک
.:: Your Adversing Here ::.
 

مقاله در مورد سعدی شیرازی

مشرف الدین مصلح بن عبداﷲ سعدی شیرازی ، نویسنده و گوینده ٔ بزرگ قرن هفتم . وی در شیراز به کسب علم پرداخت و سپس به بغداد رفت و در مدرسه ٔ نظامیه به تعلم مشغول گشت . سعدی سفرهای بسیار کرد و در زمان سلطان اتابک ابوبکربن سعدبن زنگی (۶۲۳ ۶۶۸ هَ .ق .) به شیراز بازگشت و به تصنیف سعدی نامه یا بوستان (سال ۶۵۵) و گلستان (سال ۶۵۶) پرداخت . علاوه بر اینها قصاید و غزلیات و قطعات و ترجیعبند و رباعیات و مقالات و قصاید عربی دارد که همه را در کلیات وی جمع کرده اند. وفات وی بین سالهای ۶۹۱ و ۶۹۴ هَ .ق . در شیراز اتفاق افتاد و آرامگاه جدید او در اردیبهشت ماه ۱۳۳۱ هَ .ش . برپا شده است                                                                                                                .
امتیاز بزرگ سعدی در غزل عاشقانه و مثنوی اخلاقی و نثر فنی بسبک مقامه نگاری است . رجوع کنید به

(تاریخ ادبیات رضازاده ٔ شفق صص ۲۶۳ ۲۷۹٫ بحث در باب سعدی شاعر، هانری ماسه . از سعدی تا جامی (ترجمه ٔ تاریخ ادبیات ادوارد براون ج ۳) (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). و رجوع به لباب الالباب و سبک شناسی بهار ج ۱ و ۲ و ۳ شود)1.

منبع : لعت نامه دهخدا_دکتر ذبیح الله صفا)2)

الشیخ الامام المحقق، ملک الکلام، افصح المتکلمین  ابومحمد مشرف‌الدین(شرف‌الدین) مصلح بن عبدالله بن مشرف‌السعدی‌الشیرازی بی تردید بزرگترین شاعری است که بعد از فردوسی آسمان ادب فارسی را به نور خیره‌کنندۀ خود روشن ساخت و آن روشنی با چنان نیرویی همراه بود که همچنان برقرار خواهد ماند. زبان استادانۀ فصیح او زبان ودل و عشق و محبت و او خود نشانۀ تمام عیاری است از «آدمیت» به همان معنی بسیار کاملی که بیان کرده است.
در نام و نسبت و تاریخ وفات این استاد بزرگ میان نویسندگان و مؤلفان قدیم اختلاف است و گمان می‌رود که عله‌العلل این اختلاف امری جز کثرت شهرت سعدی و افتادن نام بلندش در افواه خواص و عوام نیست. بنابرآنچه از تحقق در مآخذ موثق قدیم برمی‌آید نام و نسب درست او همان است که در آغاز این مقال آورده‌ام اما اگر بخواهیم به سیری در مآخذ مختلف در این باب بپردازیم واقعاً دچار حیرت و سرگردانی می‌شویم و اینک نتیجۀ آن سیر:
قدیم ترین مأخذی که نام و کنیه و نسب سعدی در آن بیان شده کتاب تلخیص مجمع‌الآداب فی معجم الالقاب است از «ابن الفُوطی» (م۷۲۳هـ)معاصر سعدی که با وی ارتباط و مکاتبانه داشته و به قول خود در سال ۶۶۰هجری با فرستادن نامه‌ای به استاد بعضی از اشعار عربی او را خواسته بود. وی از شیخ چنین نام می‌برد: «مصلح‌الدین ابومحمد عبدالله بن مشرف بن مصلح بن مشرف معروف به سعدی شیرازی»  در نقل ابن الفُوطّی یک اشکال است و آن اشتباهی است که او در تغییر نام سعدی به لقب آن استاد کرده و در نتیجه لقب او یعتی مشرف‌الدین را حذف نموده است در صورتی که معاصر دیگر سعدی و ابن‌الفوطی یعنی علی بن احمد بن ابی بکر معروف به «بیستون» که اولین نسخۀ دیوان سعدی را ۳۵سال بعد از مرگ آن استاد یعنی در سال۷۲۶ هجری جمع‌آوری و تنظیم کرده و در شهر سعدی، میان آشنایان و دوستان و یاران او زیسته، لقب و اسم و تخلص او را به صورتی که آیندگان را در آن مجال تصرفی نباشد، چنین آورده است: «مولانا و شیخ‌الشیوخ فی عهده و قدره المحققین افصح المتکلمین مفخر السالکین مشرف (شرف) المله و الحق و الدین مصلح الاسلام و المسلمین شیخ سعدی‌شیرازی قدس سره» و اگر بخواهیم لقب و اسم سعدی را از میان این نُعوت و تعریفات بیرون آوریم چنین می‌شود: «افصح المتکلمین(شرف) الدین مصلح سعدی شیرازی» و بنابراین اسم او «مصلح» است و چنانکه خواهیم دید این اسم نیای مادری استاد بزرگ ما بود که بنا به رسم قدیم به وی داده شد و این سخن را مخصوصاً نسخه‌یی از طیبات(جزو نسخه‌یی از کلیات مورخ به تاریخ۷۱۸ هجری متعلف به دکتر محمد حسین لقمان ادهم) که از خط سعدی استنساخ گردیده، ثابت می‌کند. در پایان آن نسخۀ طیبات چنین می‌بینیم: «و قد نُقِلَ هذا من خطّ ناظم الکتاب هو الشیخ الامام

المحقق مشرف اللمه مشرف المله و الدین مصلح السعدی نورالله قبره»                       
نکته‌ای که نباید ناگفته گذاشت آن که شاعر و عارف معاصر سعدی، سیف‌الدین محمد فرغانی که چند غزل و قطعه در ستایش سعدی برای اول فرستاده و گویا با استاد سخن مکاتبه داشته، او را فقط به عنوان «الشیخ‌العارف سعدی‌الشیرازی» یاد کرده است  یعنی به لقب شعری او که هم از زمان خویش بدان شهرت عالمگیر داشته است .

   اما فضلا و نویسندگان بعد از عهد سعدی لقب و اسم و نسبت سعدی را به صورت‌های مختلف نوشته‌اند.  در تاریخ گزیده مصلح بن مشرف شیرازی(و در نسخه‌های مختلف آن: مصلح‌الدین بن مشرف، مشرف‌الدین مصلح، مشرف بن‌مصلح): و در نفحات الانس جامی شیخ شرف‌الدین مصلح بن عبدالله السعدی شیرازی؛ و در حبیب‌السیریک بار ابو عبدالله مشرف بن مصلح سعدی شیرازی و بار دیگر شرف‌الدین مصلح بن عبدالله سعدی و بار دیگر مصلح‌الدین سعدی شیرازی؛ و در مجمل فصیح خوافی ملک الکلام شیخ مشرف‌الدین مصلح‌الشیرازی المعروف به سعدی؛ و در مجالس العشاف و در تذکره‌الشعرا و لطایف الطوایف و مجالیس المؤمنین و آتشکده و مرآه‌الخیال شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی؛ و در هفت اقلیم و بهارستان سخن و ریاض‌العارفین و مجمع‌الفصحا مآخذ، همۀ این تشتت‌ها و اختلاف‌های سرگردان کننده را رفع می‌کند.
نکته‌ای که ذکر آن در ذیل این مقال خالی از فایده به نظر نمی‌رسد آن است که: ۱٫شرف‌الدّین یا مشرف‌الدّین از القاب و اسامی رایج قرن هفتم و هشتم هجری بوده است. چنانکه گروهی از اکابر آن دوران و ازمنۀ قریب به آن را چنین القابی می‌شناسیم ؛ و ۲٫ مصلح(یا مصلح‌الدین) هم از اسامی رایج همان دوره و از آن جمله نام نیای قطب‌الدین محمود شیرازی  که به قولی دایی سعدی بوده و نیز نام نیای پدری شاعر بنا بر قول این فوطی است.

و اما دربارۀ کیفیت اشتهار شاعر به «سعدی» که لقب شعری(تخلص) اوست اختلاف است. بنابر اقوال متقدمین  تخلص او به سعدی به سبب ظهور اوست در روزگار اتابک سعد بن زنگی بن موددو سلغری(۵۹۹-۶۲۳) و بنابر نظر ابن‌الفوطی در کتاب تلخیص مجمع‌الآداب به علت انتساب سعدی است به سعد بن ابی بکر بن سعد بن زنگی ؛ و این نظر ثانوی مورد قبول غالب محققان معاصر استو اما مطلقاً بعید به نظر نمی‌آید که سعدی نام شاعری خود را از نام سعدبن‌زنگی گرفته باشد زیرا در اواخر روزگار آن اتابک، جوانی نزدیک به بیست سالگی بود که قاعدتاً با قریحه و استعداد خارق‌العاده‌ایی که داشت می‌بایست در همان اوان آغاز شاعری کرده و بنابر رسم زمان به لقب شعری(تخلص) حاجت یافته و آن را از نام پادشاه عصر خویش گرفته باشد، منتهی چون در حداثت سن بود هنوز به دربار راه نداشت تا در شمار مداحان اتابک سعد درآید و مدایح او را در دیوان خود ثبت کند. رد این نظر مستلزم آن است که سعدی تا نزدیک سال ۶۵۵که تاریخ بازگشت او به فارس و در آمدن در ضلل عنایت اتابک ابوبکر بن سعد و پسرش سعد بن ابوبکر بن سعد بن زنگی است، یعنی تقریباً تا پنجاه سالگی خود اصلاً شعری نگفته و به تخلصی حاجت نیافته باشد.
تاریخ ولایت شیخ در مآخذ ذکر نشده است ولی به قرینۀ سخن او در گلستان می‌توان آن را به تقریب در حدود سال ۶۰۶هجری دانست. وی در آغاز گلستان چنین می‌گوید: «یک شب تأمل ایام گذشته می‌کردن و بر عمر تلف کرده تأسف می‌خوردم و سنگ سراچۀ دل را به الماس آب دیده می‌سفتم و این ابیات مناسب حال خود می‌گفتم :

هر دم از عمر می‌رود نفسی                                          
چون نگه می‌کنم نمانده بسی

ای که پنجاه رفت و درخوابی  
مگر این پنج روزه دریایی

خجل آن کس که رفت و کار نساخت
کو  رحلت زدند و باز نساخت

به تصریح خود شاعر این ابیات مناسب حال او در تأسف بر عمر از دست رفته و اشاره به پنجاه سالگی وی سروده شده است و چون آنها را با دو بیت زیرین که هم در مقدمۀ گلستان من باب ذکر تاریخ تألیف کتاب آمده است :
در این مدت که ما را وقت خوش بود
زهجرت ششصد و پنجاه و شش بود

مراد ما نصیحت بود و گفتم
حوالت با حدا کردیم و رفتیم
قیاس کنیم نتیجه چنین می‌شود که در سال۶۵۶، پنجاه سال یا قریب به آن از عمر سعدی گذشته بود و بدین تقدیر ولادتش همچنانکه گفته‌ایم در سال۶۰۶ یا در زمانی نزدیک بدان بوده است.
سعدی در شیراز در میان خاندانی که از « ا عالمان دین بودند»  ولادت یافت. دولتشاه می‌نویسد که:«گویند پدر شیخ ملازم اتابک بوده»  یعنی اتابک سعد بن زنگی، و البته قبول چنین قولی با اشتغال پدر سعدی به علوم شرعیه منافات ندارد. سعدی هم از دوران کودکی تحت تربیت پدر قرار گرفت و از هدایت و نصیحت او برخوردار گشت  ولی در کودکی یتیم شد  و ظاهراً در حجر تربیت نیای مادری خود که بنا بر بعض اقوال مسعود بن مصلح الفارسی پدر قطب‌الدین شیرازی بوده ، قرار گرفت و مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شیراز آموخت و سپس برای اتمام تحصیلات به بغداد رفت. این سفر که مقدمۀ سفرهای طولانی دیگر سعدی بود، گویا در حدود سال ۶۲۰-۶۲۱ هجری اتفاق افتاد زیرا وی اشاره‌ای دارد به زمان خروج خود از فارس، در هنگامی که جهان چون موی زنگی در هم آشفته بود  و این اشاره علی‌الظاهر منطبق است با وضع دشواری که بر اثر حملۀ سلطان غیاث‌الدین پیرشاه پسر سلطان محمد خوارزمشاه به شیراز در فارس پدید آمده بود. وی بعد از مرگ پدرش با جمع‌آوری بعضی از سپاهیان او به فتوحاتی در عراق و آذربایجان نایل گشت و در اواخر سال ۶۲۰عازم فارس شد و اتابک سعدزنگی که قدرت مقابله با او را نداشت به قلعۀ اصطخر پناه برد و غیاث‌الدین پیرشاه در آغاز سال۶۲۱ به شیراز وارد شد و بسیاری از نواحی فارس را در تصرف آورد و عاقبت به درخواست اتابک سعد، فارس را با قسمت کرد و به وساطت الناصر‌الدین‌الله به عراق بازگشت.
سعدی بعد از این تاریخ تا مدتیس در بغداد به سر برد و در مدرسۀ معروف نظامیۀ آن شهر به ادامۀ تحصیل

پرداخت  و در همین شهر بود که خدمت جمال‌الدین ابوالفرج عبدالرحمن ملقب به المحتسب  پسر یحیی بن یوسف بن جمال‌الدین عبدالرحمن بن الجوزی را درک کرد که هنگام سقوط بغداد به دست هولاگو(۶۵۶هجری) به قتل رسیده بود ، سعدی از این بزرگ به عنوان «مربی» و «شیخ» یاد می‌کند . ابن الفرج‌ابن‌الجوزی همچنانکه دیده‌ایم نوادۀ ابوالفرج بن الجوزی صاحب کتاب مشهور ابلیس و کتاب المتنظم است که به سال ۵۹۷ در گذشت  و چون نوادۀ او لقب و کنیه و اسم و عنوان جدّ خود را داشت، اشارۀ سعدی به نام وی موجب خطای برخی از محققان شد و آنان را بر آن داشت که سعدی را شاگرد ابن جوزی بزرگ و در نتیجه سال تولد او را مقدم بر سال ۵۹۷هجری پندارند، چنانکه پیش از این گفته‌ایم. و اما ابوالفرج بن الجوزی دوم در سال۶۵۶، یعنی همان سالی که سعدی گلستان را تمام کرده بود، هنگام فتح بغداد به قتل رسید. ابن جوزی دوم از سال۶۳۱ سمت مدرسی مدرسۀ مستنصریۀ بغداد  را داشت و قاعدتاً باید سعدی چند سالی بعد از شروع تحصیل در نظامیۀ بغداد و در حدود بیست و چهار پنج‌سالگی خود، که البته مقارن با «عنفوان» شباب او بود، خدمت این استاد را درک کرده باشد؛ و این نکته را نیز باید دانست که ابن جوزی و نیای او و پدر و برادرانش همه از جملۀ متکلمین عهد خود و در مذهب فقهی تابع امام احمد حنبل بودند و در مورد او مراد سعدی از «شیخ» و «مربی» کسی است که وی را در علوم شرعی در کَنَف تربیت داشت نه در تصوف؛ و نعمت چنین تربیتی نسبت به سعدی برای چند تن از پیران عهد او از آن جمله برای شهاب‌الدین ابوحفص عمر بن محمد سروردی(متوفی به سال۶۳۲) حاصل شد. جامی گوید که سعدی «از مشایخ کبار بسیاری را دریافته و به صحبت شیخ‌شهاب الدین سهروردی رسیده و با وی در یک کشتی سفر دریا کرده»  و این سخن اخیر او لامحاله ا


نظرات شما عزیزان:

نازنین
ساعت17:28---21 دی 1395
خوب بود

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

  • نوشته : مهدی
  • تاریخ: چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:,

  • shomal24

    مهدی

    shomal24

    http://shomal24.loxtarin.com

    گـــــــــــــــــــــرافیک

    مقاله در مورد سعدی شیرازی

    گـــــــــــــــــــــرافیک

    به وبلاگ من خوش آمدید، امید وارم مطالبی که در وبلاگم قرار میدم براتون مفید باشه . خواهش می کنم اگه پیشنهاد و یا انتقادی دارید حتماً در قسمت نظرات بنویسید... موفق باشید. به وبلاگ من خوش آمدید

    گـــــــــــــــــــــرافیک